-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:42534 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:20

علّت اساسي مخالفت با توصيه هاي پيامبر((صلي الله عليه وآله)) در مورد حضرت امير((عليه السلام))و علّت خانه نشيني آن حضرت چه بود؟
پيامبراسلام ((صلي الله عليه وآله)) در دوراني به پيامبري مبعوث شدند كه جهان در تاريكي جهل و ستم و ديگر مفاسد اجتماعي فرو رفته بود بشر نداهاي عقل و خرد را نشنيده گرفته و در دريايي از تعصبات و تبعيضات و مفاسد اخلاقي غوطه ور بود در چنين شرايطي خداوند بر وظيفه ي هدايت و نجات انسانها را بر عهده ي آن بزرگوار قرار داد و آن حضرت نيز براي ريشه كن كردن مفاسد كه در تمام شؤون آن ريشه دوانده بود. دست به انقلابي وسيع و مبارزه اي دامنه دار و جهادي همه جانبه زدند.
با تمام مشكلات و موانعي كه در اين راه وجود داشت، با عزمي استوار و اراده اي آهنين و با كمك وحي به اين راه ادامه دادند و امر هدايت و راهنمائي را از جامعه كوچك مكه آغاز نمودند.


ـ1499ـ
بالاخره آن حضرت بعد از 23 سال كوشش و تلاش و فداكاري توانستند تقريباً تمام شبه جزيره ي عربستان را تحت نفوذ اسلام در آورند; ولي اغلب كساني كه در سايه ي حكومت اسلامي زندگي مي كردند، هنوز افكار و تعصبات دوران جاهليت را فراموش نكرده بودند و روح و فكر جاهلي همچنان بر آنها حكومت داشت، تنها عده معدودي بودند كه بواقع با روح و فكر اسلامي تربيت يافته بودند و نور اسلام زواياي قلبشان را روشن نموده بود.
براي ريشه كن كردن مفاسد اخلاقي و اجتماعي و هدايت انسانيت به سعادت و تكامل. بايد برنامه اي كه پيامبر((صلي الله عليه وآله)) آن را آغاز نمودند و در راه آن زحمت و مشقت زيادي را متحّمل شده بودند، با همان شدت و نيرومندي و در همان راه صحيح ادامه يابد و سالهاي درازي برنامه ي اصلاحي اسلام با دقت كامل و بدون انحراف اجرا شود، تا رفته رفته حقايق اسلام در فكرهانفوذ كند و به دلها راه يابد و اجتماعي به معناي واقعي كلمه، تشكيل شود. براي تحقق اين هدف به رهبري نيازمند بود كه همانند پيامبر((صلي الله عليه وآله))

ـ1500ـ
داراي روحي ملكوتي و دانشي خدايي و بينشي عميق باشد. كسي كه از معارف اسلام آگاهي كامل داشته باشد و در عين حال از هر گونه لغزش و خطا مصون باشد تا بتواند چون خود پيامبر((صلي الله عليه وآله)) اسلام به طور دقيق اجرا كند و دچار اميال و هواهاي نفساني نيز نشود واضح است كسي كه تمام اين اميتازات را دارا باشد، كسي جز امير مؤمنان، علي ((عليه السلام)) بنود.
تنها اين علي((عليه السلام)) بود كه از همان كودكي با روح اسلامي تربيت يافته بود و روح و فكرش با حقايق اسلام آميدخته بود.
تنها علي بود كه دانش و علم پيامبر((عليه السلام)) نزد او بود اسلام آگاهي كامل داست.
و تنها علي بود كه تمام عمرش را در راه عظمت و پيشرفت اسلام سپري نمود و اسلام با مجاهدتها و فداكاريهاي او نيرومند گشت.
به اعتراف دوست و دشمن، علي((عليه السلام)) يگانه شخصيت بارزي بود كه مي توانست امت را بعد از پيامبر((عليه السلام)) در همان راه صحيح و با همان روش پيامبر((صلي الله عليه وآله)) رهبري

ـ1501ـ
كند، تا رهبري امت اسلامي دچار هيچ گونه انحرافي نشود و به ظلم و ستم نيالايد.
پيامبر((صلي الله عليه وآله)) نيز به دستور خداوند از همان آغاز دعوت به اسلام، علي((عليه السلام)) را به عنوان جانشين و خليفه و امام به امّت معرّفي نمود. در همان روزي كه مأمور شدند خويشاوندان خود را به اسلام دعوت كنند، فرمودند:«علي برادر و وصي من است و جانشين من در بين شما است ، از او اطاعت كنيد».
در طول حيات پيامبر((صلي الله عليه وآله)) آن قدر احاديث و سفارشهاي بسياري از آن حضرت درباره ي علي ((عليه السلام)) و خلافت و جانشيني او نقل شده است، مثل« حديث منزلت» كه در آن فرمودند« علي نسبت به من، چون هارون نسبت به موسي است». و حديث مواخات كه به علي((عليه السلام)) فرمودند:«تو برادر من هستي». كه حديث غدير از مهمترين اين احاديث است و در آن علي((عليه السلام)) را به طور رسمي به خلافت و امامت منصوب فرمودند و از مسلمانها براي آن حضرت بيعت گرفتند.
ليكن همان طور كه گفتيم غالب افراد جامعه هنوز داراي تعصبات جاهلي بودند. براي

ـ1502ـ
همين هر چه پيامبر((عليه السلام)) فضايل و مناقب علي((عليه السلام)) را بيشتر بيان مي كردند، كينه و حسد جمعي از صحابه نسبت به آن حضرت بيشتر مي شد، به طوري كه گاه ابراز نيز مي نمودند پيامبر((صلي الله عليه وآله)) نيز آنها را شديداً توبيخ مي فرمودند.
در زمان حيات پيامبر((صلي الله عليه وآله)) نمي توانستند با علي((عليه السلام)) مخالفت كنند، ولي بعد از رحلت پيامبر((عليه السلام)) كينه توزي و حسد ورزي خويش را ظاهر نمودند و با توطئه و نيرنگ، خلافت علي((عليه السلام)) را غصب نمودند و در راه رسيدن به اين هدف شيطاني از ارتكاب هيچ جنايتي فرو گذاري نكردند. در نيتجه افرادي كه صلاحيت زمامداري را نداشتند و داراي افكار و روحيات جاهلي بودند، زمام امور را به دست گرفتند و انحرافات و مفاسد كم كم به جايي رسيد كه افرادي، چون يزيد جانشين((صلي الله عليه وآله)) و زمامدار مسلمين شدند و در نهايت كار مسلمانها به جايي رسيد كه امروز شاهد آن هستيم.

(بخش پاسخ به سؤالات )


ـ1503ـ

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.